پنجشنبه 20 اردیبهشت 1403
Powered by Rozblog

تبلیغات


                [تصویر: lamordiha.gif]

| تاریخ : دوشنبه 29 آبان 1391 و 8:43

 

آقا سلام برغزل اشک ماتمت

بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت

چندی گذشت در غم هجران اشک تو

پرمی کشید دل به هوای محرّمت

 

آقا سلام ماه محرّم شروع شد

آمد بهار زخم دل ما و مرهمت

خون می شود دل همه عالم زه قصه ی

آن لحظه های آخر و گودال و آن غمت

در بین روضه غم دل من را گرفته بود

وقتی رسید روضه به انگشت و خاتمت

ما بین این همه غم و اشک وفراق وداغ

ای زینب آمدم که شوم یار و همدمت

زینب چه قدر شکل جوان مادرت شدی

با صورت کبود و همان قامت خمت

 

ماه محرم ،ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد...




نویسنده : هاروت |